2777
2789
عنوان

بیاید سوتی هاتونو بگید بخندیم😍🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 298321 بازدید | 1834 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

لعنت به این درکی که من نصبت به این موضوعت دارم😭😭😭😭

درکت چیه بگو بخندیم

 خدایا خودت میدونی فاطیما چقد تنهاست چقد کمبود داره فقط زندست خدایا من همه جا همش ازت کمک میخوام تو دفترام‌ شعرام‌ بیوگرافی‌هام‌ دلم خدایا حتی بهت تکست میدم صفحه گوشیم روشن میذارم ببینی ببخشید که اعتقادم ضعیف ولی تو بزرگیت بهم نشون بده کمکم کن خدای من جز تو کسی ندارم پشتم باش فراموشم نکن خدای من منم گناه دارم خستم منتظرمعجزتم با گریه دارم تایپ میکنم خدایا دورم شلوغ ولی از همه تنهاترم خدایا میخوام همه جا از تو پرباشه که کمتر حس بی کسی کنم خودت کس و کارم باش 

بیشتر ببینید

کل صفحات رو خوندم مردم از 🤣 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣،


مامانم چند سال پیش پاش شکست و عملش کردن هم تختیش هم پاشو عمل کرده بود بیمارستان خصوصی بود هر روز فیزیوتراپ مرد میومد پای مامانمو  و هم تختیشو  ورزش میداد یه چند قدم اینارو راه میبرد،مامانم میگه نوبت هم تختیم بود که دکتره  وسط فیزیوتراپی ول کرد و رفت پایین، از پایین زنگ زده گفته ببخشید همون شلوار مادرتونو عوض کنید،وقتی نگاه کردن دیدن خشتک خانومه پارهههههههههه بوده شور.تم نداشته حالا مامانم میگه غش کردیم از خنده نمیتونیم هم خودمونو کنترل کنیم

عشق مختص حسین ابن علی ست🌺🌺🌺🌺

وااای سوتی من خیلی بده 

سیم کارت سفارش داده بودیم برا مامانم و خودم 

مامانم خونه نبود و باید برگه رو امضا می کرد 

منم مال خودمو که امضاء کردم دو سه بار گفتم آخه تو خونه هیشکی نیست.. فکر کنم دو سه بار گفتم 🤣🤣🤣🙄🙄🙄😐😐😐😐😐 

الآن با خودش گفته چه دختر خرابی بوده 🤣🤣

خدا رو شکر از اون خونه رفتیم و ان شاء اللهم منو یادش رفته 😭😭😭😭



خانمای تهرانی شمارو به خدا عاجزانه ازتون میخوام هرکی میتونه پیش محمد صادق فاضلی جراح سرطان روده برای مادرم یه نوبت نزدیک جور کنه یه عمر دعاش میکنم.مادرم سرطانش پیشرفته هست و فقط امیدم به این دکتره تو رو خدا دریغ نکنید.هرکس میتونه بهم پیام بده منتظرم😭😭😭

منم‌توعروسی‌خواهرم‌چاقودادن دستم‌فقط‌جلودوربین‌میرقصیدم‌پشت‌کرده بودم به عروس ودوماد😂😂😂😂😂فقط میرقصیدم

ازاونورخالم اومده‌جلوی‌دوربین میگه ازمن بگیرازمن بگیر‌یه‌چن‌تاقرمیداد‌که نگم‌براتون‌

خدایامرده بودیم وقتی فیلمودیدیم😂😂😂😂😂

چیزی به‌ذهنم‌نمیرسه‌بنویسم‌باشه برای بعد.‌..

وااای سوتی من خیلی بده سیم کارت سفارش داده بودیم برا مامانم و خودم مامانم خونه نبود و باید برگه رو ا ...

خدانکشتت دختر😂😂😂


حالا منم همچین حرفی زدم ولی بعدش ترسیدم... یه چی تو سایت دیوار گذاشته بودیم برا فروش. شوهرم خونه نبود.. دوتا آقا اومدن که بخرن.. همون دم در تو کوچه هم بودن.. بعد پرسید شوهرت کی میاد؟  منم گفتم هرشب اخر شب میاد. دیر میاد

بعدش تاچندروز میترسیدم.. میگفتم چرا اینجوری گفتم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️میفهمن تنهام میان خدایی نکرده بلایی سرم میارن🤦🏻‍♀️

نامه ای به فرزندم:«مادرت روزایی رو زندگی کرد که قابل زیستن نبود،مگر فقط به خاطر وجود تو» 

ی بار بعد کلاس با دوستم اومدیم بیرون دوستم‌گفت نوار بهداشتی میخوام روم نمیشه برم بگیرم 

منم فاز جوگیری بهم دست داد گفتم بیا بریم من واست میگیرم

آقا ما رفتیم داخل مغازه ی پسر بود گفت چی میخواین؟گفتم نواربهداشتی بعد گفت از کدوما میخواین من هی اصرار میکردم اونکه بهترینه بهم بدین اونم میگفت من از کجا بدونم کدومش خوبه منم هی اصرار تو میدونی باید بهترینش رو بدین😅بعد چند لحظه‌ ک پسره جلو خندشو نتوست بگیره و دوستم هی نیشگونم می‌گرفت ب خودم اومدم فقط میدونم گرفتم و رفتم🥲

نوار بهداشتی ها هم بالا بودن دستمون نمی‌رسید خودمون برداریم😑

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792