2777
2789

سلام به همگی یه خلاصه از همه اتفاقا رو میگم ، دیروز صبح بعد دعوا با شوهرم (تاپیک قبل) یهو یه ساعت بعد انگار عقل تو کله اش اومده باشه ، گفت حق داری اگه دلت میخواد برو جای دیگه آرایشگاه خودمم میام دنبالت میریم عروسی ، که منم گفتم بخاطر تو میرم همونجا ولی خودت میای دنبالم نه اینکه من با خانواده داماد عین زن های بیوه تک و تنها برم عروسی 


خلاصه من ساعت سه و نیم رفتم آرایشگاهی که من، مادر شوهرم و یه خواهر شوهر دیگه ام بود به علاوه مادر و خواهر داماد بودیم، فهمیدم که مادر و خواهر داماد به آرایشگر گفتن که ما مشتری زیاد میاریم بهمون تخفیف بده ، و ما از اون ۶-۷ ساعتی که اونجا بودن ، عملا ۴ ساعت آرایشگر درگیر میکاپ اونها بود و عملا کار ما سه نفر تو دو ساعت جمع کرد ، آرایش مون به معنای واقعی افتضاح بود ، مژه های خواهر شوهرم آویزون شده بود، مادر شوهرم به آرایش حساسیت نشون داد ، منم که گفتم لایت ولی آنقدر مالید که آرایش خلیجی شد 😂 با مژه های اویزونم میتونستم پرواز کنم 


خواهر شوهرم کلی اعتراض کرد که خیلی زشت شدیم ولی خب فایده نداشت ...


من برگشتم هتل لباس عوض کردم اونجا بخش زیادی از آرایش و پاک کردم و خودم یه آرایش لایت کردم ، 


عروس آرایشگاه دیگه رفته بود و از ساعت ۴:۳۰ حاضر شده بود و رفته بود سالن تا ساعت هشت و نیم تو همون جا موند ، یعنی عروس از ساعت ۴:۳۰ تو اتاق بقلی رستوران بود ...


بعد رفتیم عروسی 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

وقتی رسیدیم سالن دیدیم کلا زنونه به زور سی چهل نفر و مردونه به زور ده نفر (به گفته شوهرم میشدن) ، یعنی عملا یه مهمونی خانوادگی بود ....

بعد کلا موسیقی با کلام ممنوع بود چون بقل سالن ما جلسه بود 

فقط یه موسیقی آروم ...

خلاصه عروس اومد و حق نقل پاشیدن و پول ریختن هم نداشتیم 

عروس که اومد مادر شوهرم رفت جلوی در 

ولی منو خواهر شوهرم  اومدیم تا وسط راه و وایستادیم 

من روز اول پریودی ام بود ، خواهرشوهر دیگه ام هم روز دوم ، سالن خیلی سرد بود در حدی هی مجبور بودیم پالتو رو بپوشیم 

با همون موسیقی یکم دست زدن و عروس و آوردن وسط ، منم بعد مادرشوهر و خواهر شوهرم بلند شدیم و به عروس دو تا صدتومنی شاباش دادیم

بگم که عروس کلا با ما مثل غریبه ها رفتار میکرد  

با اجازه ی دوست عزیز

لطفا برای مامانم دعا کنید ۲ ساعته دیگه ۲ تا عمل چشم داره هم آب مروارید هم عمل شبکیه ی چشم خعیلی استرس اگر دعا کردید اجرتون با امام حسین💕

اقایونی که هَوَل تشریف دارید درخواست ندید متاهل هستم حتی اگر تاپیک بزنم که با همسرم مشکل دارم باز شما فک نکن خبریه

حتی مادرش رفت باهاش عکس بگیره با تشر به مادرش گفت زشت شدی لباست و ارایشت مناسب نیست بخوای عکس بگیری 

مادرشوهرمم داشت برمیگشت ، هول کرد بنده خدا و پاشنه کفشش شکست 

چون عروس خیلی بلند گفت و همه شنیدن 

بعد این قضیه خواهر شوهرم رفت پیش عروس و گفت اگه انقد آبرو ریزی بودیم کاش دعوتمون نمیکردی

حتی مادرش رفت باهاش عکس بگیره با تشر به مادرش گفت زشت شدی لباست و ارایشت مناسب نیست بخوای عکس بگیری ...

😳😳😳😳

فقط 8 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

گویند که عشاق جهان عقل ندارند          یعنی تو خری من به مراتب ز تو خرتر

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز