ده سال پیش شوهرم طلاق گرفت ازش اونم رفت دنبال زندگیش سه سال بعد اون جریانم ما ازدواج کردیم بعدها شنیدیم که سه چهار باری ازدواج و طلاق داشته و الان یه دختر داره خلاصه کنم براتون دیشب زنگ زده بود و حال احوالپرسی میکرد منم در جریان بودم شمارشم نمیدونم از کجا اورده بعد برگشته به شوهرم گفته میشه ببینمت اونم گفته نه نمیشه خدافظ، الان نگرانم که شوهرم اگر داستان ادامه پیدا کنه یواشکی ارتباط بگیره بنظرتون زنگ‌بزنم بهش قهوه ایش کنم یا کلا‌خودمو بزنم کنار فعلا که فکر نکن کسیه تونسته منو ناراحت کنه نظرتون چیه؟
نمیدونم موضوع مهمه خب
شوهرت خر نیست نترس
خانم خوب دوراشو زده برگشته
اگه ناراحت شدید اقدام کنید
مهم نیست اون چی فکز کنه راجع به شما
مهم اینه شما آروم بشید
مطمن باش شوهرت اگه میخواستش باهاش میموند پس حساسش نکن
فاز زنه چیه خدایی.
مردا ببینن حساس شدی لج میکنن بی خیال باش اون بنده خداهم خوب جواب اون زنک رو داده
فعلا صبر کن و رو رفتار شوهرت دقیق شو
بیشتر به شوهرت نزدیک شو و بهش محبت کن
ایبابا
به روت نیار فقط با شوهرت اوکی باش
اگه مزاحمتش ادامه دار شد میتونی شکایت کنی
تا بتمرگه سرجاش
من اگه جای تو بودم نگرانیمو به همین راحتی که اینجا نوشتی، به شوهرم میگفتم. بهش بگو اگر ماجرا برعکس بود و همسر سابق تو همچین پیامی میداد، ایشون هم ذهنش پریشون میشد. حتی اگه صد در صد از طرف شما مطمئن باشه بازم بهم میریزه. بهش بگو که نگرانی و هرکاری لازم باشه برای حفظ شوهر و زندگیت انجام میدی. اگر به روی خودت نیاوردن کار درستی باشه، تو حاضری اصلا ندید بگیری و اگر شوهرت صلاح میدونه حتی حاضری خودت شخصا به اون خانم زنگ بزنی.
میخوام که شوهرت باهات حس راحتی و همفکری پیدا کنه و همینطور در آرامش بهش بگی که زندگی و سرنوشت تو بازیچه یه آدم دمدمی نباید بشه و این شوهرت هست که باید از زندگیتون محافظت کنه و تو هم نهایت همراهیو همکاری رو با همسرت میکنی.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز