2777
2789

رابطه چندان خوبی نداشتیم بعد از اینکه فهمیدن بابام اموالشو زده به اسم مامانم قطع رابطه کردیم 

روز فوت پدرم تو بیمارستان از فرصت استفاده کردن ساعت و گوشیو ساک بابامو برداشتن با خودشون بردن بدون اینکه اصلا بدونن کارای تحویل جنازه چجوری انجام میشه بابامو واسه درمان برده بودیم شیراز خودمون تبریزیم

بعد از فوت پدربزرگم رفت وکیل گرفت واسه ارث

بخشی از اموال منقوله به اسم بابام بودش که تو ۴ سال اخر عمرش خریده بود که با همون چول رفت ماشین خرید واسه عموم به یه ماه نکشید عموم تصادف کرد ماشین داغون شد

یادمه چندسال پیش عمم پیش من برگشت گفت علی(بابام) چشم‌چرونه به خواهرشم رحم نمیکنه بد نگا میکنه با اینکه خداشاهده همشون تهمت بود واسه بد کردن پدرم اون موقع پدرم هیچی نگفت مامانم واگذار کرد به خدا

الان یه دامادی گیرش اومده هیز چشم چرون لاشی خیانتکار که دخترش داره جدا میشه ازش

دست خودم نیست وقتی میبینم خدا اونقدر عادله که‌حواب تک به تک بدیهاشونو داده قلبم اروم میشه

لایک نکن خواهر منننن  

منم خوشحال میشم

چقدتنهاشدیم‌که‌دردامونوتودیوارمجازی‌مینویسیم:)🌕   ازادی‌کلمه‌زیباییه‌که‌حتی‌حاضرنیست‌حروفش به‌هم‌وصل‌بشه.            من جایی باختم که فک میکردم دارم به آرزوهام میرسم🌌      یه روزه خوب میاد:)💔 دیر میفهمی‌ زندگی‌ نکردی‌ و شیش‌ دنگ‌ حواست‌ به‌ چی‌ میشه‌ها بوده:))    به اسم کاربری دقت نمیکنم🦦                                         کاربری دست ²نفره M&A💞(دوتادوستِ‌همسن🥳)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792