شوهرم بهم گفت برو آرایشگاه تعجب کردم

گفتم میگ خشگلی و.... کلی حرفایی ک تازه گفتم. همیشه میگه.

انگار بخاطر خساستش میگه

الان دوباره پیام داد.

 گفتم لباس ندارم ک برم ارایشگاه ،خجالت میکشم.

 گفت نمیدونم خودت میدونی.

 میخوام بگم با همون پول میرم لباس میخرم.

 بقیشو میرم شامپو رنگ میخرم.

 میرم ارایشگا دوستم اونجا بریزم.

 بعد فقط صور ت و ابرو هامو ی بند کنه. 

من کم مو ام هم ابرو هم صورت.

  ب ی کی‌نی هم داره نیاز ب لیزر داره  .

نمیدونم اول لباس بگیرم و شامپو رنگ‌

 یا لباس بگیرم و لیزر

بخدا  بین راه گیر کردم. اصلا نمیدونم چیکارکنم

میخوام لباس ارزون بگیرم.

 شامپو رنگ و ی لاک ژل ک خودم بزنم.

 با یه رژ.

 لیزر و مژه و اینا بعدا.  فکر کنم بهتره.

 آخه پول دکتر هم نیاز دارم‌

 ولی گفتم اینا واجبتره‌ بحث زندگیمه.

 بحث سلامتی هم مهمه ک قرار بود بنده خدایی بیاد برای کمک ولی نیومد.

 فکر کنم ۲۵ تومن وام گرفتم.

 استعلام گرفته پشیمون شده.

 آخه وامه. باید پس بدم

یعنی داره خرم میکنه؟من همچین حسی کرده بودم‌ الان انکا مطمئن شدم.

چون میدونه بهم پول نمیده و منم دوسدارم بخودم برسم مثل زنای دیگه . تازه هنوز عقدیم.

دوست داشتم منم با شوهرم ی عکس دوتایی خشگل داشته باشم تو دوران عقد. متاسفانه ی عکس نداریم.

 اگرم داشته باشیم خانوادش یهویی گرفتن ک اصلا وضعیت بدی داشتیم. مثلا میگفتن بشینیم همه عکس بگیریم.

 یهو میگفتن  صبر کنین ما بریم لباسای خشگل بپوشیم اینا بدرد نمیخوره. بعد میرفتن آرایشگاه میکاپ میکردن میومدن.

 گفتم اینا اینجوری میکنن ک منو ب جون شوهرم بندازن؟.

 شوهرم میگفت محل نده‌

 گفتم اگه زندگی تو براشون مهم باشه. اینکارا رو ارقصد نمیکنن.

.

 مجردی شوهرم این کارا رو نمیکردن خواهر شوهرام.  میخان فقط حرفمو دربیارن. حکم تخلیه منزل اومده ولی خونه شوهرمو خالی نمیکنن.

 شوهرم گفت بریم پیش وکیلم ازش سوال کنم ک مهریه درخواست بدی،  زودتر تخلیه میشه ،یا درخواست من.

 گفتم تو برادرشونی طول میکشه.

 هیچی رتیم‌پیش وکیل سوالی نکرد راجع این موضوع . فقط رفت گفت چیکار کردی همین خدافظ

پبج لباس سراغ ندارین خشگل باشه؟ من خیلی سخت پسندم .یعنی باید خیلی شیک اشه

اصلا حق نداشته.

 وقت  هفت سال جو ن دل کندم ک بده پشیمون میشی.

 نتیجش همین میشه. هردو از هم سرد شدیم. چون پول نداده ک بخودم برسم.

کدوم شهرین. من مازندران.

 اگه حضوری هم میخرین جایی ک شیک باشه. آدرس بدین. خواهرمو میفرستم. یا پیج میگیرم..

واقعا؟ یعنی بکوبم تو سرش بگم طلاق؟.

 من اصلا نمیدونم چیکار باید بکنم. 

گفتن و ناراحت میشه میگ همش وظیفه من نیست. چون نامزدمب.

 گفتم حرف بیخود نزن عقد دائم. وظیفه همه کار رو بکنی. وطیفه  تو هست ک برام مسکن تهیه کنی. ولی خودتم تو مسکن پدرم هستی خجالتم خوب چیزیه.

 میگ باشه میرم خونه خودم میخوابم‌

 گفتم اره رو کنار خواهرات ک همه زندگیتن حتی اگه سرتو جدا کنن از بدنت. .

مالتو خوردن. خونه هم انکار ن انکار زن داری تخلیه نمیکنن .توام اجبار نمیکنی