چهارسالشه دیروز خیلی اذیتم میکرد منم دعواش کردم خیلی بهونه گیری میکرد اینم بگم میبریمش مهد دیروز نبردمش.
شب ک شد دیدم همچنان داره یا منو میزنه یا موهامو میکشه منم موشو کشیدم گفتم دیگه نبینم موهامو بکشی دیدم به گریه شد بعد بهش با ارامش میگم مامان چرا اذیت میکنی خب دیدم میگه چون کسی با من بازی نمیکنه منم خب درگیر کارای خودم بودم اصلا تو این فاز نبودم شاید بازی میخواد که داره اذیت میکنه ، همونموقع حاضرش کردم بردمش خانه بازی کلی بازی کرد، بعد تا صبح داشتم فکر میکردم چرا بچه دوم میاوردم که الان یکی باشه باهاش بازی کنه با اینکه خودم اصلا شرایطشو ندارم 😓😓