2777
2789
عنوان

به نظرتون چيكار كنم

21 بازدید | 0 پست

همش ميخوام اعصابم آروم بشه و بهش فكر نكنم نميشه

تابستون با خواهر شوهرم اينا رفتيم دريا اوضاع خوب بود تا روز آخر كه انگشتر طلامو گذاشتم رو ميز بيليارد وقتي رفتم بردارمش ديدم نيست، خيلي دنبالش گشتبم به پسر خواهر شوهرم شك كرديم ولي من حرفي نزدم گفتم يه وقت اشتباه نكرده باشم تا سه روز بعدش خواهر شوهرم به شوهرم زنگ زد كه اين ورداشته و انداخته تو خرابه ايي كه اونجا بوده ، شوهرم رفت گوشي پسرشو گرفت و به مدت دستش بود، رفت جعبه گوشي رو بگيره پدر شوهرم نداد من فهميدم كه نيت چيه چون اميدوار بودن گوشي به دستشون ميرسه، تو اين ميان خواهر شوهرم يه زنگ نزد يه عذر خواهي كنه به شوهرم گفته بود روم نميشه پيام بدم، بماند كه تو اين وسط چقدر همديگرو رو در رو ديديم و خانم كبكش خروس ميخوند 

با خودم گفتم ولش كن گوشي بچش عوض انگشترم تا امروز ديدم يه گوشي كهنه دست شوهرمه ، گفتم گوشي كو گفت به پسر بزرگه خواهر شوهرم ٣ تومن بدهكار بودم گوشيارو عوض كرديم ، تو دلم گفتم بيا اينم از ترفندشون كه گوشي رو پس گرفتن، من كه راضي نيستم اين كارا حرومه أصلا راضي نيستم با شوهرمم نميتونم سر و صدا كنم مامان و بابام اينجان خيلي ناراحت و عصباني ام يكي از دوستام گفت به روي خواهرشوهرت بيار تا بفهمه ، نميدونم الان چيكار كنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792