یادمه بهش گفتم بابا من نمیخوام دیر ازدواج کنم دوست ندارم عشق چندم یه مرد باشم یا حتی مثلا نامزد سابق داشته باشه یا زنشو طلاق داده باشه
خب منم دل دارم
اینو ۲۳ سالگی گفتم
الان سی سالمه
متاسفم واقعا الان همسنام و تا ۶ سال که بزرگترن
که مجردن خیلی خیلیی کمن یا مشول روحی روانی دارن اغلب هم بدبینی و بدگمانی و وسواس فکری و اینکه من موهای سفیدمو میبینم همیشه قیچی میکردم الان چند وفته فرصت کاریو ندارم روسریو که درمیارم دلم میشکنه من واقعا دلم نمیخواد که خودم یا همسرم موهاش سفید باشه خب منم دوست داشتم توی خیلی جوونی ازدواج کنم
؛( همین دیگه
دیروز برگشتم گفتم من برمیگردم برا مرخصی چیزی از من نمونده
بی معرفت برگشت گفت درس که نخوندی
کارم نکردی
ازواجم نمیخوای بکنی
آره اون موقع ذوقشو داشتم نذاشتی الان مردای این سنو سال رو دوست ندارم حقیقت