اوایل بارداری عاشق آبغوره بودم چون حالت تهوعمو. کم می کرد.
دیگه تا اخراش ویار خاصی نداشتم فقط یه بار وسط زمستون هندونه دلم خواست( حرف نه ساله پیشه) شوهرم یه جایی ختو. کرج داشت رفت گرفت. یه پیتزا هم از یه پیتزا فروشی خاص دلم خواست که خییلی دور بود فرصت نشد بریم.
یه اتفاق جالبم اینکه من سر بارداریم دو بار قران رو. ختم کردم الان پسر کلاس سومم عاشق قرآن خوندنه!