2777
2789
عنوان

من مقصرم

41 بازدید | 1 پست

من ۱۰ ساله ازدواج کردم و یک خواهرشوهر مجرد دارم و سن بالاس و از اول خیلی باهام بدجنسی و حسودی میکرد لباس مثل لباسم میگرفت خلاصه شوهرمم ازش میترسه انگار بحرفش گوش میکنه تا چند سال باهم زندگی میکردیم حتی میگفت من مثل مامانم برا دخترت چون تاریخ تولدشو میدونم چقدر بدجنسی باهام کرد جرات نمیکردم برم با شوهرم بیرون برمیگشتم باهام تا چتپند روز قهر بودن و حرف نمیزدن خلاصه بعد چند سال مستقل شدیم ولی اصلا نتونستم با این خواهرشوهرم خوب شم چون از در میاد همش از دخترم میپرسه چی کردید اونم همه چی زندگیمونو براش تعریف میکنه و عین مته میره رو مغز من بارها به همشون گفتم من ازین کار بدم میاد ولی عوض نمیشه حالم هیچ خوب نیست کاش فردا پانشم کاش من مشکلی باشوهرم ندارم با اینکه خیلی چیزای بد داره ولی باهاش میسازم دخترمو دوسدارم ولی....تنها خواستم اینه خواهرشو نبینم میدونم نمیشه خواهرشه ولی فوبیام شده کل هفته میشینم فکر میکنم خدایا پنج شنبه نیاد خونمون چقدر صلوات میفرستم 

چه مشکل میشود عشقی که حافظ در هوای آن الا یا ایهالحال کسی باشد که دیگر نیست

مقصر نیستی،خواهر شوهرت سیستمش اینطوریه کاری نمیشه کرد،کسی را هم به جز شما نداره گیر بده،تا ۵۰ سالگی اینطوریه بعدش آروم میشه و تبدیل میشه به حامیه تو ،دیدم تو اطرافیان که میگم

خب ببین بعضی تحمل ندارن شاهد این باشن یکی شوهر و بچه داره ،خودشون نداشته باشن،معمولا هم پر توقع هستند و هر خواستگاری هم قبول نمی کنند

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792