چند ماه پیش برخورد بدی ازشون دیدم دخالت بیجا کردن و وقتی من دلخور شدم و با ناراحتی از خونشون رفتم ایشون قهر کردن 🙂بعدم ک بخاطر اینکه همه سرزنشش کردن زنگ زد بهم بعد از بیست روز و کلی حرف بیجا زد ک باعث شد فقط ی ساعت بعد تلفن گریه کنم چون دلمو شکوند .البته پشت تلفن قشنگ جوابشو دادم .
جوری دلم شکست ک فقط خدا میدونه
بعد از یک ماه و خورده ای سکته کرد الانم دوماه هست از تو تخت نمیتونه تکون بخوره 😕
همشم میگه مگه من چکار کردم ک اینجوری افتادم سر تخت
جالبه خیلی چیزا .