ما توی یه شهرک که مال یه شرکتها زندگی میکنیم
دخترم هم همینجا مدرسه می‌ره و پدر یکی از همکلاسی‌اش مدیر یه بخشیده که میتونست به ارتقا شغلی شوهرم کمک کنه یعنی خیلی از همشاگردیاش دخترای مدیر مسئولان ولی این دقیقا امضاش لازم بود
منم با خانمشش صمیمی بودم تصمیم گرفتم برا تولد دخترم تالار بگیریم و همه رو با خانواده دعوت کنیم که شوهرم اونجا با اون آقا صمیمی تر بشه کارش بهتر پیش بره یعنی هدف از این هزینه این بود ولی بین خودمو شوهرم بود دوستای دخترمم خیلیا تالار تولد گرفتن
خب
خب
خب
خب
خب
یه صلوات میفرستید برام
یاد مهمونی های اطرافیان و درباریانِ، خانواده سلطنتی افتادم 😐
من بگم خب
صاحب تالار آشنا بود و فقط ورودی گرفت گفتیم غذا و فینگر فود با خودمون کلا دیزاین و همی چیش رو خودمون انجام دادیم ۴۰۰ تا بادکنک باد کردم البته با پمپ ولی باز زحمت بود فینگر فودو دختر عموم درست کرد بلده هزینه کمتر گرفت شامم مامان خورشت پخت بابام کباب کوبیده درست کرد ولی خودتون حساب کنید هزینه خیلی شد منم پوستم کنده شد خداشاهده لباس دخترمو خودم دوختن کیکشم خودم پختم دوستم برای خامه کشی اصلی و دیزاینش کمک کرد
چه کاری کردی کسی که میخواد امضا کنه با این چیزا هم امضا نمیکنه
خب لایککک
