من کارمند بودم برای خودم زمین و خونه داشتم از مجردی ازدواج کردم اومدم شهر غریب شوهرم ٱشغال هست نذاشت برم کار مجبور شدم بشینم خونه آشنا پیدا کرد مرخصی گرفت جریمه اینا ریخت. توی این چندسال منو محدود کرد کلا دیدن خانوادم نرفتم بیشتر ازسه ساله ازدواج کردم یک بار برده خونه مادرم من عروس شهر غریب شدم کلا جایی نمیبره از در خونه بیرون نمیبره هفته ای ی بار میبره خونه مادرش که اونجا هم کوچه بغلی هست هر جور توهینی دلشون خواست میکنن تا بخوام با شوخی یا کنایه جواب بدم شوهرم جوری کتک میزنه که نگو. ی ماه قبل بود کتکم زده هنوزم سر درد دارم به پدر مرحومم که جوان مرگ شده سر هرچیزی فش میده همه ی اینارو هم با همدستی مادر و خواهراش انجام میده. خیلی باهاش صحبت کردم اثر نداره به نظر شما تصمیمم برای جدایی درسته؟ نمیتونم فش و توهین به خانوادم و کتک هاشو تحمل کنم اخلاق نداره مرتب همه چیو پرت میکنه
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
شما که میخوای بری نمیشه به بهونه چندروز بری شهرتون مثلاً بگی دلم تنگ شده چند روزه میرم میام ؟
تو این چهار سال ی بار منو ی ساعت برد خونه مادرم اونم کلی گریه کردم تو راه موقع برگردوندن من، کلی کتک زد من که نذاشتی روز تعطیل استراحت کنم رفتی دیدن مادر
هیچکس رو ندارم. خیلی اذیتم میکنه جوری کتک زده نمیتونم ی ماهه بلند شم سرگیجه دارم. من هیچ دلخوشی ندار ...
چرا نرفتی پزشک قانونی بعد پدر این حروم ز.اده رو دربیاری.
اینا چه حیونایی هستن مگه برده گرفته واسه کتک زدن
در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت
همه این این مشکلاتومن داشتم توزندگیم ۱۷سال تحمل کردم الان دارم جدامیشم بااین تفاوت که من مثل شمامستقل وشاغل نبودم اززنای مستقل متعجبم که چراتحمل میکنن انقدزیاد،وچرابه حرف مردم اهمیت میدین اوناهمین الانم دارن پشت سرشماحرف میزنن