اومدیم خونه مادرشوهرم امشب همه هستن برادرشوهرم قبل این جاریم با بکی دیگه ازدواج کرد که خیلی دوسش داشت باهم خوب بودن رابطشون از بیرون قشنگ بود برادرشوهرم جوری بود که همه مثالش میزنتد حالا چی شد که دختر گذاشت رفتو دقیقشو خودمم نمیدونم حالا اینو تازه ازدواج کردن
امشب ی کلمه گفت من اینطوری دوس دارم با ی لحن بدی برادرشوهرم گفت خوب چیکار کنم ازت نطر خاستم
اصلا اب شدم از خجالت باورم نمیشه این ادم همون ادمه