2777
2789
عنوان

در رو روی هیچ کس باز نمیکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1095 بازدید | 73 پست
ببین جمعشون جمع میشه برو پیش مادرتاما به همسرت هم اجازه نده که اونجا رو بکنه پاتوق

دیشب تا ننه باباشون بودن مثل وحشیا می‌پریدن رو سر و گردن هم قشنگ تا دم اینه شمعدون میزفتن و برمی گشتن من نفسم میرفت باز یه چیزی پرت می کردن سمت تی وی . گلدون هام از دستشون گذاشتم تو آشپزخونه

ننه باباشون ک میخاستن برن اینا  گفتم میخایم بمونیم خونه ایما شب 

اونا هم از خدا خواسته 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ببین جمعشون جمع میشه برو پیش مادرتاما به همسرت هم اجازه نده که اونجا رو بکنه پاتوق

تا صب دمار خوراکی های یخچال عم در آوردن 😂  بعد مگه می‌خوابیدند ساعت ۱ شوهرم رفت دعواشون کرد 

پسره میگفت نا خوابمون نمیاد لامپ روشن بزاز میخایم بازی کنیم 

باز پسر برادر شوهرم با ادبه خدایی وای پسر دایی شوهرم 

با ۱۰ سال سن بخدا حس مبکردم یه مرد هیز ۴۰ ساله جلوم نشسته 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

یا خدا یا امام چقد پررو شام اومد براش ماست و پیاز میزاشتی نوش کنه

خب آجی خیلی ساده بودم ، اونم اهل سو استفاده ، حتی وقتی مهمون هم داشتم ، جاریم زنگش میزد آمارمو میداد ،بی دعوت میومد میخوردن و میرفتن .تازه مادرشوهرش که میومد خونش ، میاوردش خونه ی من ، فکر کن ناهار و شامش پای من بود ، خیلی ساده و کمرو بودم 

جواب تلفنشو بده بگو درس دارم امتحان دارم یه بار بگو‌ مریضم یه بار بگو مهمون دارم خلاصه

دوبار این کارو انجام بدی دیگه حمع می کنن بساط آویزون بودنو

چه می دونم فدای سرم که خراب کردم منم بار اولمه که دارم زندگی می کنم
چی بگم .‌خوب میان شوهرت چی میگه؟؟دوست داره بیان اونجا؟؟میان‌یک چایی میخورن و میرن؟

بحث اومدن و جای خوردن نیست اتفاقا من خوشم میاد بیان دور همی 

ولی اینا میان تخم جنا شونو ول میکنن تو خونه دیگ هم باا خودشون نمیبرن اینا هم ک فضول دیونه ام کردن  از صب صد بار زنگ درو زدن حواب ندادم 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

دیشب تا ننه باباشون بودن مثل وحشیا می‌پریدن رو سر و گردن هم قشنگ تا دم اینه شمعدون میزفتن و برمی گشت ...

من بودم رک میگفتم نه لطفا هر کی بره خونه خودش.‌من درس دارم. اصلا رو نده

بحث اومدن و جای خوردن نیست اتفاقا من خوشم میاد بیان دور همی ولی اینا میان تخم جنا شونو ول میکنن تو خ ...

واییییی ابدا. من حتی داداشم اومد خونمون پسرش گفت من شب پیش عمه میمونم.‌چون میدونم پسرش شیطونه قشنگ دستش و دادم دست باباش.‌گفتم نه عمه جان شما تشریف ببر خونه خودتون بخواب

گفتم به پسره میگه خب بخون کی با تو کار داره 😌😑😂

دیگه این کتک لازمه. ببین همونجور که اون پررو هست شما هم جوابش و بده بگو لازم نکرده. اخمش کن و بگو برید ببینم.بچه ها برن هر جا پدر و مادرشون میرن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   السااا٤٠٢  |  36 دقیقه پیش
توسط   nahallllllllllllll  |  40 دقیقه پیش