مادر شوهرم فوت شده😟
حلوا میدادن خونه ی مادر شوهرم ک همه برمی داشتن...ما حلوا هارو درست کردیم..
خودمون هیچ حلوایی نخوردیم ک اول مهمونا بخورن هرچی اضافه اومد ما برداریم
مهمونا رفتن بعد همه ی اقوام یه مقدار برای خودشون برداشتن حلوا....
من چون پسرم گریه میکرد یه کمی اندازه ی یک بند انگشت حلوا برداشتم ک بدم به پسرم....
تا دستم به حلوا ها خورد خواهر شوهرم جلوی همه گف که شما فقط دوست داشتین مادرم بمیره ک به حلوا ها بچسبید 😭😭😭
منو جلوی همه حقیر کرد..
آخه من فقط برای پسرم میخواستم😭😭
من چه گناهی به درگاه خدا کردم