سرپدرشوهرموبااره برقی بریدم وفسنجون درست کردم

الان دیگه تمومه فقط مثلا ی مدت رفته ک ببینه واقعا عاشقه یا وابسته ببینه میتونه تغییر کنه یا ن 

اگه تونست ب شرط تغییرش میپذیرم وگرنه ن چون دارم نابود میشم

کهگیلویه

لریم لری حرف زدیم 

ابراز علاقه اش فقط لفظیه اصلا با عمل بلد نیست همش چسه همش قهره اصلا معذرت خواهی بلد نیست خیلی پرنسسه این چند روز همش حرف رفتن میزد ب زور نگهش داشتم موند اما سرد رفتار کرد منم گفتم اگه میخوای برو 

هم شهریمه اما ی شهر دیگه دانشجویه

من چند ماه همه جوره سعی کردم بفهمونم پشتشم بفهمونم کنارشم هیچ کدوم از این کلماتو ب خودش نگفتم اما چون عصبی و ناراحتم اینجا گفتم روزی چند بار حرف رفتنو زد گفتم اوکی افسرده ای من ثابت کنم کنارشه بهتر بشه اوکی حالش بده اوکی اذیته اوکی فشار سرشه اگه بحث کردیم بلد نبود دلجویی کنه بلد نبود معذرت خواهی کنه گفتم اوکی رابطه اولشه بلد نیست خودم یادش بدم صددددد بار گفتم  وقتی ناراحتم اینطوری کن و دقیقا برعکس انجام داد خودش درجا قهر میکنه و بحثو میندازه گردن من با وجودی ک روزای اول صحبت روزی ۱۰ بار معذرت خواهی میکرد میگفت نمیخوام ازم ناراحت بشی خود خواه رفتار میکنه میگم اوکی مرده خیلییییییییی روح وروانمو خرد میکنه ب اسم اینکه نا بلده خیلیییییییی سعی کردم کمکش کنم حالش بهتر بشه اما از ی جایی ب بعد دایه مهربون تر از مادر شدم براش شدم ی شخص رباتی ک ادعا میکنه حالش عالیه ک دیگه اون ناراحت نشه بحث نکنیم چون بلد نبود از دلم در بیاره و مینداخت گردن خودم مثلا من ی شب مامانم پیامشو دید بهش گفتم مامانم پیامتو دید و خیلیییییییی عصبی و ناراحت بودم گفت اوکی من سرم درد میکنه میخوام بخوابم یعنی دلم میخواس بمیرمممم واقعا خیلی ادم وابسته ایه مثلا تایمی ک حضوری کنارشم حالش خوبه و انقد اذیت نمیکنه الان چند روزه برگشته دانشگاهش شبی ۱۰ دقیقه حرف میزنیم چون من دیگه حرف نمیزنم ۵ ماه تموم من همیشه شروع کنندا صحبت بودم من همیشه حرفو ادامه میدادم هیچ وقت اون حرف نزد ی خاطره نگفت هییییییچی نگفت از خودش میگه خب حرف بزن میگم دوس دارم تو حرف بزنی میگه من حرف ندارم پس بریم تا من بخونم برا امتحانم منم قبول میکنن چون دیگه خستم چون میخوام یکی برا بودنم تلاش کنه ن اینکه خودم همه  راز و زبر و بممو بهش بگم و بازم نفهمه 

دیگه کاریش ندارم دیگه پیام نمیدم رفته ی مدت ببینه میتونه تحمل کنه یا ن ببینه میتونه درست بشه یا ن اگه برگشت عمرا دیگه اون شخص ساده قبلا بشم من عملا مثل مامانش شده بودم دیگه نمیزارم و ب شرط اینکه ایگه چس نکنه قهر نکنه معذرت خواهی بلد باشه برمیگردم منم ادمم منم میخوام یکی برام تلاش کنه یکی دوسم داشته باشه با عمل