اولین خاستگارم پسر داییم بود بیکار🥴🥴
پسرخاله ام بود، تراشکاری داره
حالا هنه خواستگارا شدن لبو فروش و بنا و نونوا.....
مغازه لباس زیر داشت تو بازار
یه آدم خیلی مذهبی و بی پول بود که ردش کردم
تقریبا نوجوون بودم . ۱۶ ساله. اولین خواستگارم پسر داییم بود. یادش بخیر چقدر ذوق کردم و از خوشحالی گریه کردم. دوسش داشتم ولی نشد...
تو کارخونه داداشش کار می کرد
تازه داشت لیسانس می گرفت با ۲۸ سال سن
بعد اومد من معلم و کوبوند و رفت😭
تازه الان دانشجوی عکاسی هم هستم
خاک تو سر بی لیاقت
قدشم از من کوتاه تر بود😒
البته بعدش خواستگارام از لحاظ کار و شغل و پول خوب بودن
یا اخلاق درستی نداشتن
یا سنشون زیاد بود
یا قدسون کوتاه تر بود
اولیش من ۱۳ سالم بود اون ۱۴ فکر میکرد حالا قراره من زارتی ازدواج کنم اومد میگفت تورو خدا ازدواج نکن من درسم تموم بشه خانواده رو راضی میکنم بیایم نامزد کنیم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
البته ما از بچگی همو دوست داشتیم کلا دیگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز