چند روزه از شهرشون اومدن اینجا مسافرت و خونه ما یه امروز ظهر شوهرامون خونه نبودن با بچه ها داشتیم غذا میخوردیم اون یه پسر ۱۲ ساله داره دختر منم خیلی کوچولوعه خیلی از حرفا رو درست نمیتونه بگه خلاصه همینجوری که نشسته بودیم دختر یهو گفت خاله چرا نمیرید خونتون چرا خونه ما میخوابین از غذای ما رو میخورین
اینو که گفت دختر خالم باد کرد قشنگ غذاشو نصفه گذاشت سر حرف یه بچه و تا الانم فقط تیکه انداخته درست حرف نمیزنه اصلا قرار بود یکشنبه برن ولی امشب دیدم زیر گوش شوهرش میگفت فردا بریم اونم میگفت نمیشه کار دارم اینم بدتر لج میکرد میگفت حتما باید بریم اصلا بریم هتل قشنگ مثل بچه های لوس رفتار میکنه به شوهرمم که گفتم میگه تو باید معذرت خواهی میکردی جلوش الکی بچه رو دعوا میکردی آروم بشه ولی اون اصلا فرصت نداد من چیزی بگم گوش نمیده به حرفام شامم از بیرون گرفت با پسرش خوردن
بنظرتون چکار کنم؟🫤