امروز ۵ صبح بیدار شدم با درد
رفتم سر کار
رفتم کتابخونه درس خوندم
بعد اومدم مهمون داشتیم
الانم روده هام درد میکنن پریودم
فردا هم کلی درس دارم باید سر صب برم سر کار
مهمونم تازه داریم
واقعا آرزوی مرگ دارم خیلی دلم درد میکنه
عجب ... چقدر دنیای ادما متفاوته بدبختی برای شماها چقدر لوکس و ملوئه خدایا یکی میمرد ز درد بی نوایی یکی میگفت خانم زردک میخواهی
مسکن بخور خب نبات داغ درست کن بخور
مسکن بخور حوله ی گرم بزار
اگر مقدوره بگو که فردا دیرتر میری سرکار
چه قدر بی منطق
هرکسی دردش برا خودش بزرگه
هرکسی با توجه به توانایی هاش سختی میکشه
اگه مشکلت از نظر خودت خیلی بزرگ‌تره و دغدغه ات بیشتره چون توانایی اش رو هم داری
دغدغه هیچ کس رو مسخره نکن هرکسی برای دغدغه اش چ بزرگ چه کوچیک ناراحتی های خودشو داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز