سایه اش مارا پناهی بود و رفت
شانه هایش تکیه گاهی بود و رفت
شادی ما بود دیدار رخش
شادی ما یک نگاهی بود و رفت
چهل روز در دل گریستیم به یاد مهربانی و صفای تو ، زنده بودیم . لیکن زندگی نکردیم و در هر جا و مکان و در لحظه ای صدای گرمت را شنیدیم ، نگاهت را دیدیم عطرت را بوییدیم ،نامت را بر زبان راندیم و تورا جستجو کردیم چه سبک و آرام و چه مظلومانه سفر کردی و چه سنگین غم نبودنت را بر جای نهادی برایت رحمت و رضوان الهی دعا میکنیم برایمان دعا کن
مادر عزیزم دل تنگتم 🖤