خوانوادش میان خونم الان چندروز هس اینجان میگن بریم دیگه میگه نه کجا یه چندروز دیگه بمونید.ولی ما میریم یه جوری برخورد میکنن که جای ماندن نیس.من زنم ومیفهمم .مثلا من میرم خونشون حتی یه چایی واسم نمیارن خودم باید بریزم.یا هنوز یادم نمیاد سرسفره اشون سالاد یا یک نوع نوشیدنی بیارن ولی وقتی اونا میان شوهرم میگه فلان غذا بپز یا میره سه مدل نوشیدنی میخره یا دومدل سالاد میگه درست کن من نکنم خودش دست به کار میشه.یا تاحالا تو این چندسال میان وعده میوه واسمون نیوردن درصورتی که ازقبل مثلا یک هفته قبل میدونن میخواهیم بریم خونشون و خودشون میگن بیاین.بحث احترام هس چون اونا وضعشون از ما بهتره ولی خسیسی میزنن.درد من اینه همسرم پشتم نیس .شما باشید ناراحت نمیشین