البته اسمش عمه بودا خودش مثل مادر بود برام
شاید کمتر گریه کنم کمتر راجع بهش حرف بزنم ولی همش ته دلم حالم خوب نیست حتی وقتایی ک خوشحالم یازم کمبودشو حس میکنم
هر اتفاق کوچیکی ک میفته و ناراحت میشم هیچ ربطی ب عمم نداره ولی باز همون لحظه یادش میفتم و میشینم براش گریه میکنم حتی گاهی نصف شب تو خواب یادش میفتم از خواب میپرم
هشت ماه گذشته چرا پس یادم نمیره🥲💔