با چند تا از همکارا داشتیم از سر کار برمیگشتم چون مسیر طولانیه من خوابیده بودم صدای جیغ اومد بلند شدم دیدم زدیم از پشت به ماشین جلوییه چون تریلی پیچیده بود جلوش سریع ترمز کرد چراغ خطرشم روشن نشده بود
بعد ما زده بودیم بهش راننده و اونی ک جلو نشسته بود پیاده شدن و نگاهه ماشین کردن دیدن مقصرن بعد یکم کل کل اومدن بیخیال ماجرا شدن چون خودشون مقصر میشدن
نگاه کردم دیدم دماغ یکی خورده بود به اهنک صندلی جلو
اینم داشت گریه میکرد
دیدم خون نمیاد فقط داره ناله میکنه یکم نگاش کردم و خوابیدم😂
گیج خواب بودم😂😂
فقط گفتم بخیر گذشت گریه نکن و خواب رفتم
امروز واسه بقیه تعریف میکردن و ادامو در میاوردن😂😂همه از رفتارم تعجب کرده بودن