کیا با حس کم و آدم خوب ازدواج کردن

تاپیکتونو خوندم عزیزم لاغری که خوب با کالری شماری راحت اضافه میشه 

ولی من خوب طبق تجربه ای که بدست آوردم هیچوقت صدرصد نیست چیزی و نمیتونی همه چیو یهو داشته باشی 

منم اولش دودل بودم شدید ولی بعداً خیلی راضی بودم از انتخابم پس این یعنی خوشبختی ربطی به حس اولیه نداره 

اطرافیانم ازدواج‌های خیلی خوبی داشتن دو تاشون و پولدار بودن  ولی جفتشون خیانت کردن و اینا با بچه طلاق گرفتن اونا آدمهای باحال و شر و شیطونی بودن و خونه ماشین خیلی خوب سفرای خارجی خوب و همه چی دیگه ولی این شد نتیجش خودشون که اولای ازدواجمون فکر میکردن چه ازدوااااااجهاییی کردن مورد علاقه و پولدار و خوب ولی این شد نتیجش 

خلاصه خدا عاقبت همرو بخیر کنه انشالله 

باورت میشه من اولاش هی میخواستم بهم بزنم همش فکر میکردم چرا بین خواستگارام اینو انتخاب کردم 

الان میگم خوب شد تحت تاثیر سنم قرار نگرفتم 

البته من خودم شیطونم و اونم خوب تحت تاثیر خودم خیلی بهتر شده ولی در کل هیچوقت نمیشه صد درصد و داشت از نظر من 

عزیزم بیست و دو سالم بود منم مثل شما بودم خواستگارام زیاد داشتم ولی اصلا نمی‌دونم چیشد همسرمو انتخاب کردم شاید چون مامانم می‌گفت چه پسر آروم خوبیه خخخخ 

تا چند وقتم بت دلم نبود ولی یواش یواش اخلاق خوب و ارومیش کاملا حسمو عوض کرد وقتی میدیدم مثلا دوستم که شوهر خیلی خوبیم کرده بود میدیدم سر یه بحث زدتش یا فحش میداد بهش یا مثلارفته بود مسکو می‌گفت چشش اینو انور بود خلاصه خوشبختی ربطی به حس اولیه نداره و مثل هندوانه در بسته کاملا زمان هست که نشون میده درست بوده انتخابت یا اشتباه 

ولی من حسم نسبت به آدم آروم خوبه در کل 

منم لاغر بودم و دکترم می‌گفت خانم چاق نمیشی ژنتیکته ولی یه دکتر دیگه گفت اینها همش حرفه کالری شماری کن و واقعا هم چاق شدم 

ببین من مشاوره میرفتم و مشکلم داشتم اولاش که همین آروم بودنش به دلم نمیشست بعدم یواش یواش یه بحثیم سر خانواده داشتیم 

البته مشاوره ما می‌گفت پنج سال اول زندگی افتضاح اکثر طلاقا همین سالاس 

اگه دوووم بیارین دیگه بعدش اخلاقا همو فهمیدین و اوکی میشین می‌گفت شما حتی تو خانوادتونم ممکنه با خواهر مادر پدر و برادر دچار اختلاف بشین پس چند سال طول می‌کشه با آدمی که اصلا ربطی بهت نباشه اوکی شی 

دقیقا همینطوری شد یواش یواش با هم مچتر شدیم 

خوب من آزمایش دادم مشکلی نداشتم گفت ژنتیکه که البته خوب بود ولی یه دکتر دیگه با کالری شماری وزنم و برد بالا ببین هی باید غذا بخوره اگه مشکلی نداشته باشه تو آزمایش می‌ره بالا نگران نباش  هم خودم هم همسرم بعد ازدواج وزن اضافه کردیم 

نمی‌دونم ولی یادمه اولاش اصلا راضی نبودم و به دلم نبود ولی الان اوکیم بعد تازه اینا چنددددد بار آمدن خواستگاری هی میگفتم نه برای همین بیشتر بعدش ناراحت بودم از انتخابم احساس میکردم چون خیلی رفتن آمدن جو گرفتم گفتم آره ولی خوب میگم الان راضیم خدا رو شکر 

من در کل دست به رد کردنم خیلی خوب بود هر کی میومد میگفتم نه مامانم میگه شانس آوردیم اینا گیر بودن وگرنه همچنان میخواستی بگی نه 🙂

به چیزهای دیگه هم دقت کن مثلا کاری هست یا نه !!!!

یا ببین خسیس یوقت نباشه 

یا برنامه ریزی کن خودت برین تفریح سینما کافه گردش ببین چطوریه اینا خیلی مهمه خیلی 

خلاصه عزیزم فکر نکن که اگه اولش به دلت نشست همه چیش  همه چی اوکیه یا بدلت نشست بده همه چیش بده