2777
2789

خیلی عادی بهش زنگ زدم برای فردا دعوت کنم الکی هی میگه خواهرت درس داره امتحان داره،در صورتیکه قبلش به خواهرم گفته بودم(دانشجو هست)گفت آخ جون میام مادرم هی بهونه آورد،میگم پس بیاین دو روز دیگه بریم فلان جا برای تفریح دوباره میگه نه میخوام زودتر برم خودم،میگم پس هفته دیگه من میرم مشهد زیارت حتما بیا ،میگه اگه تا اون روز خواهرت مریض نشه باشه،میگم آخه اون دیگه وقت شوهرشه میگه نه چون لاغره به خودش نمیرسه...

در کل یه وقت هایی رو این مد هست که هی من رو ضایع کنه،حتی میرم خونه شون گاهی یه چیزی میخوام مثل نسکافه اینا بخورم میگه نخور...خواهرم میگه یعنی چی مامان زشته...


خودم احساس میکنم گاهی بدجور میخواد حالم رو بگیره ولی دلیلش رو نمی فهمم

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...

خیلی حس بد و اضافه بودن بهم دست میده از مامانم توقع ندارم

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

این مامان منه و متاسفانه مامان من شدیدتر شد دیگه کات کردم یماه قهرم

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .

بهتر 

حالا مامان من بفهمه جایی رفتم تفریح جوری ابراز حسرت میکنه که زهرمارم بشه

با مامانمم میرم ولی خب تنها و یا با دوستام و با شوهرم هم میرم یه جوری انگار ناراحت میشه

غربت کسی نباش که تو را وطن می پندارد🥺

بهتر حالا مامان من بفهمه جایی رفتم تفریح جوری ابراز حسرت میکنه که زهرمارم بشهبا مامانمم میرم ولی خب ...

نمیدونم حسم درسته یا نه گاهی فکر میکنم حسادت میکنه مادرم

گاهی تو حرف هاش شوهرم رو با بابام مقایسه میکنه ناراحت میشم

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...
حالا چه اصراری داری که مامانت همه جا همراهت باشه

نمیخوام همراهم باشه

یه مدته ندیدم شون دلم تنگه خواستم دعوت کنم

پدرمم نیست که با ماشین این ور اون ور برن خواستم حالا که میریم بیرون با ما بیاد

برای مشهد هم خیلی ساله مادرم میخواد بره اما جور نشده

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...
ولی مامان من قربونش برم تو تمام دلتنگی های زندگیم پایه تمام دردامه

خدا حفظش کنه برات 

ان شاءالله من هم این طور مادری باشم

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...
نمیدونم حسم درسته یا نه گاهی فکر میکنم حسادت میکنه مادرمگاهی تو حرف هاش شوهرم رو با بابام مقایسه میک ...

اره اینم‌ میتونه باشه

بهش فشار نیار بذار هرجور راحته رفت و آمد کنه

غربت کسی نباش که تو را وطن می پندارد🥺

نمیخوام همراهم باشهیه مدته ندیدم شون دلم تنگه خواستم دعوت کنمپدرمم نیست که با ماشین این ور اون ور بر ...

منظورم این بود وقتی خودشون مایل نیستن اصرارنکنید .یه مدت عادی برخورد کنید خودشون جذب شما میشن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز