من اصلا بچگی نکردم اصلا
دوماه از ابتدایی گذشته بود ک رفته بودم راهنمایی اذربود ک بزور عروسم کردن ده سال ازم بزرگتر بود هیچ علاقه ای نداشتم و بعدشم بزور بچه
الان شکر خوبیم اما دیگ تحمل ندارم بقیه برام تصمیم بگیرن اونم وقتی خودم هیچ علاقه ای ندارم از نظر روحی و عصبی خیلی بهم ریختم خیلی زود دچار مشکلات زندگی شدم
من خودم بچه ندارم ولی تصمیمم اینه کلا یدونه بیش تر نیارم همون روبزرگ کنم و به جایی برسونم برام کافییه
الان دارم میخونم ترم ۴ ام ب بدبختی میخونم
یا نمیرسم درست تمیز کاری کنم بچه هم ول معطل خونه مامانمه اکثرا یا شام نداریم یا نهار
کلا زندگی دچار تنش شده و از روتین خارج شده
من نیمدونم یه ۵ده چطور میرن رو منبر ک هم بچه داشته باش هم یکی دیگ بیار هم درس بخون هم کلفت خونه باش هم شب سرویس بده اه
هیچ درکی ندارن
منم نمیارم اصلا و ابدا چرا بخاطر بچه و شوهر خودمو نابود کنم اصلا حاضر نیستم تنهاس ک تنها همه قرار نیست از همه جهت تکمیل باشن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز