من الان دوماهه تقریبا با یه اقایی دوست شدم 32 سالشه خیلی مرد محترمیه بارها باهم وقت گذروندیم اما بهم گفت تو اگ راضی نباشی من بت دست نمیزنم. بعضی وقتا یه موقعیتی پیش میومده که میتونسته هرکار میخاد بکنه اما هیچوقت کاری انجام نداد ک من بعدش ناراحت بشم. فقط اوایل ازم پرسید خب تو برنامت برا اینده چیه و میخاست ببینه اصن ب ازدواج فکر میکنم یا نه ک گفتم اگ ادم خوبی باشه چرا ک نه. بعد ازون ولی هیچوقت دیگ چیزی نگفت یه جورایی روانشناسه شاید میخاد بیشتر باهام اشنا بشه ولی اینکه اصلا حرفی ازش نمیزنه ناراحتم میکنه ی بارم گفت برا دوستیمون وقت تعیین نکن. 23 سالمه طبق فرهنگمون همین الانشم خیلی موندم. دوست ندارم وابسته بشم و بعدش تموم بشه. به درسم خیلی اهمیت میده دوست داره راجب مسائلم باهاش حرف بزنم. چند روز پیش خودش شروع کرد ب حرف زدن و حتی از اعتیاد برادرشم حرف زد. چند بارم الکی قهر کردم خیلی اصرار کرد بمونم باهاش. بنظرتون بهش امید داشته باشم؟