حداقل یه وعده خب وقتی چند روز انتظار دارن خونشون باشیم
دختری هستم از جنس آرامش و به دنبال لحظه های کمی شاد♡عاشق خانواده و همسرم هستم ....لایک نکنید لطفا!!!محترمانه با شخصیت و با مهربونی جواب همو بدیم با قضاوت های ندونسته دل کسیو نشکنیم !خدا در قلب من است و از رگ گردن نزدیک تره بهم ... روانشاسی خوندم وکالت خوشحال میشم اگه سوالی داشتید کمک تون کنم
این رسم خیلی وقته بوده الان بعضی جاها نیست شام دادن ب صد نفر آدمو این مراسما درسته ک اشتباهه ولی جهارتا فامیل نزدیک ک خونشون هستنم نباید ی غذا واسشون درست کنن قرار نیست خود عزادار درست کنه.داره میگه ما خودمون وسیله بردیم واسشون ی نفر از همون مهمونا باید غذارو درست کنه نمیشه هیجی نخان بدن یعنی این خانواده خودشون نرفتن جای دیگه مراسم عزا غذا بخورن و پذیرایی بشن.اینارو جهارتا بزرگترشون باید حواسش باشه دیگه ب مهمونه تو خونه ک بایدتوجه کرد
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
خسیسن. برادرم فوت کرد. کل فامیل یک هفته کامل شبانه روز خونمون بودند. هر سال سالگرد. مادرم غذا میده. ...
بهشت جایگاهشون بشه
غذا و بدین به افرادی که واقعا نیازمندن
ما سالگرد فوت بابا میدیم به کارتن خوابها
یا نذورات دیگه
فامیل و آشنایی هر چه بخورن سیر نمیشن
من اصلا خوشم نمیاد از این مدل غذا دادن چه عزا چه عروسی
وقتی که دلم میگیره از تو پنجره نگام کن ❤ با نگاهت پشت شیشه از ته دلت دعام کن 💖دستتو بذار رو قلبم بذا قلبم جون بگیره 🤍یه نفس بده به ابرا که شاید بارون بگیره ⛈️❄تو❤هر چهار فصل منی نیمه جان منی💖💞💖هر سال هر ماه هر شب هر روز هر ساعت هر دقیقه هر ثانیه هر لحظه هر نفس عزیزجان منی❤شیرین جان منی❤دلبر جان منی ❤جان جانان منی❤تا ابد❤🇮🇷🇮🇷❤🇮🇷🇮🇷❤
پدرشوهر خاهرم 2ماه پیش فوت کرده تا چهلم اوار بودن سرشون بیجاره خاهرم نابود شد ایقد بی عقل بود هی کار ...
خیلی خسته کننده میشه واقعا تا ۴۰ روز ما زندگی نداشتیم دم به دقیقه مهمون میومد باید میرفتیم پذیرایی خواهر شوهرامم کار نمیکردن عزاداری میکردن منم بچه کوچیک ۲ ماهه داشتم تو شلوغی بچم اذیت میشد خیلی سخت گذشت تا ۴۰ روز هر از صبح تا عصر میومدن با حلوا و خرما و میوه پذیرایی میشدن و اکثرا شام میموندن