من با پسر همسایمون در ارتباطم امروز میرفتم دانشگاه مامانم قبل من اونو دیده که رفته بعد فکرده من با اون رفتم مسیر خونه تا دانشگاه بیست دیقه راهه تا ترافیک و اینا میشه ۳۵ دیقه بعد ی ساعت نشده بود مامانم زنگ زد چرا نمیای بعدش زنگ زده به بابام گفته چند ساعته رفته معلوم نیست با کیه دوباره با اون پسره رفت بابامم زنگ زد شب میام حسابت رو میرسم میرم دم خونه پسره گوشش رو میکشم اومدم خونه با مامانم دعوا کردم تحدیدش کردم که زندگیمو به گند کشیده اخرش خودمو میکشم راحت شین الان من چیکار کنم بره خونه دوس پسرم گردن بگیره دوس پسرم بگه میخوامش اینا یا بگه باهاش در ارتباط نیستم؟