مادرشوهرم میگه میخوام بیام بمونم خونه شما 😢😢

لابد ادعاشم میشه نوه داره و دوستش داره🤧

خوب فقط خودش بیاد

همینو بگو 

زیاد محل نده 

مادرشوهرم عمل کرد

یه هفته رفت خونه یکی از پسراش 

بعد 

 دو روز رفت خونه یکی از پسراش 

یه مشکلی برا خانواده عروسش پیش اومد ناراحت بود جاریم گریه میکرد

پاشد اومد خونه خودش 

بعدم گفت پشیمون شدم 

دختراش هم نیومدن نگهش دارن دلم براش میسوخت ولی من خودم همون موقع مریض بودم 

الانم همش غرمیرنه من باید ۴ماه استراحت میکردم کسی رو نداشتم

عجب بی معرفتی دیگه میخواد فقط چند روز بمونه بعد میخواد بره جای مادرته مادرت بود همین حرفو میزدی شوهرت هم مامانشو میخواد وقتی اون داره به مادرت احترام می‌زاره تو هم بزار مگه غذا چقدر وقت میخواد بعد میان اعیادت مریض حساب کن که عیده و آمدن عید دیدنی 

نه من داداشام‌میشناسم میدونم خودشونم اینجور راحتترن دیگه نه مزاحمشون شدم نه گفتم بدونن و اذیت نشن بخواد یه شام دعوت کنه و تو دردسر بیفته شاید زنش راضی نباشه بخواد برای من تدارک‌ببینه و وقت بذاره 

باید با طلا بنویسن حرفاتو

عزیزم چ مهربونی شما

خب تو شخصیت داری دیگه ،همه که شخصیت ندارن

قربونت عزیزم 🥰

مرسی عزیزم 🥰

والا  درسته سخته . ولی حالا کار ایشون به شما افتاده شما بهتره تحمل کنی چون آدم از آینده ی خودش خبر نداره شاید یه روزی هم کار شما به اونا بیافته  . مثلا چند سال پیش مامانم جراحی اورژانسی داشت غیر از من هم کسی نبود ازش مواظبت کنه . مجبور شدم سه چهار روز که بیمارستان بودم بچمو خانواده ی شوهرم نگه دارن . اونام هم هر کاری داشته باشن بدون ناراحتی من قبول میکنم 

نمیدونم مادر شوهرت فقط چرا دکتر و مریضی و زحمت دارن یادشون می‌افته پسری هم داشتن 

اره زیاد ادعای دوست داشتنش میشه 

بخدا هرروز به شوهرم زنگ میزد شوهرم کنارم بود یبار نگفت بده با زنت حرف بزنم

شوهرم نزاییده بود والا 

خیلی دلم گرفت ازش 

البته همیشه همینه ها توی بارداریمم زنگ نزد بهم حتی یکبار 

ولی در عوض وقتی ماه هفت بودم پاشد اومد چندروز موند خونم منم همش خم و راست میشدم

من روزی دوتا شیاف میذاشتم بخاطر زایمان زودرس ولی اون برای یه لیوان آب هم از سر جاش پا نمیشد

به خدا که کار خوبی کردین بعضیا حاضرن زیر بار منت باشن ولی هزینه نکنن