شوهره منم اینجوریبگه منم همین کارو میکنم و میگم خونه خودمه نمیخوام باهم بگم.
منم جاریام کلا کسی رو راه نمیدن خونشون چییییییی بشه دیگه . سریاخر ب همسرم گفتم خاله دایی مادرپدرتو دعوت میکنم اما داداشت اینارو نه. بعدا کسیگله نکنه. مادرت نگه چرا . که اگرم گف مستقیم میگم مگه مارو دعوت میکنن ک من بکنم.
ببین من ازوقتیرک شدم تو حرفام تو رفتارم مدلمادرشوهرم ایناام عوض شده. بهترشدن. از اول باید چشممو میبستم مثلجاریام رفتار میکردم اینا میترسیدن. اما خب تو فرهنگ و اخلاقم نبود