2777
2789

مادرم تو اوج استرس بردارمو دنیا آورد

به مهربونی زرنگی آقایی و موفق بودن داداشم پسری تو فامیل نیست

کاربر جدید نیستم از ساله ۹۷ از بودن در کنار دوستان گل نی نی سایتی لذت میبرم.        متاسفانه کاربری قبلیم از دسترس خارج شد

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چی 

کدوم بیسوادی گفته اینو

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
انترنت

وا 

ببین مقاله های من دراوردی رو نخون 

چرت و پرت زیاده توی نت

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
استرس یعنی جدری داشتی که تپش قلب بگیری و انگار تو دلت رخت میشورن؟

اینو بگو دکتر داروی دوز پایین میده برا استرست 


به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
استرس یعنی جدری داشتی که تپش قلب بگیری و انگار تو دلت رخت میشورن؟

توی بارداری اولم الکی استرس داشتم که نکنه بچه ناقص باشه و هر روز گریه میکردم زیارت عاشورا میخوندم دعا میخوندم یکم آروم میشدم ولی تپش قلب یادم نمیاد داشته باشم .

بارداری دومم باز استرس شدید داشتم برای همه چیز یکیش هم همین اوتیسم بود .جوری استرس داشتم که بعضی شبها با تپش قلب از خواب میپریدم و کلا مشکلات روحی برام پیش اومد .

من تو بارداریهام انگار یه آدم مریض هستم البته وسواس فکری هم داشتم و تو بارداری شدید میشد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز