لحظه اسمونی شدن عزیزتون کجا بودین

ممنونم اره منم طعم تلفن هم چشیدم منم رو سایلنت میزارم 

خدا رحمت کنه 

ما داشتیم تلویزیون نگاه میکردیم بابام حالش بد شد 

داداشم برد دکتر تو ماشین سرش رو پای داداشم بود تموم کرد کلا شاید یک ربع هم نشد زندگیم دیگه مثل سابق نشد 

میدونی من مادربزرگم چندین سال بود سکته کرده بود و زمین گیر بود ولی خب چندین بار حالش بد شده بود ولی وقتی که فوت کرد حالش خوب بود اصلا باورمون نمیشد....

بابام بالاسرش بود میگفت رفت یچیزی بگه چشماش بسته شد😭

خدا به دلتون آرامش بده 

هم مادربزرگم و هم مادرم لحظه فوتشون بالا سرشون بودم توی خونه. 

از این متنفرم که تا یه مریض فوت میکنه کسایی که مثلا برای همدردی میان میگن راحت شد 

درسته شاید خودش راحت شد اما گفتن این جمله برای اطرافیان درد آورده اونا حتی با اون وضعیتشونم یه امیدی برای خانواده ان

برای بابام همینکه از پییشش رفتم حالش بد شد بردنش آی سی یو بعدشم ک......برای برادرم خاب بودم تماس گرفتن بیدارشدم

ماخونه بودین اخرشب بود رفتیم شام بخوریم وبرگردیم بیمارستان اخه کل روزو اونجا وایمیستادیم🥺یهو دلم افتاد زنگ بزنم سی سی یو دیدیم‌یجور دگ حرف میزنن بعدتماس گرفتن بیاین باز نگفته بودن😭هیچ موقع صدای جیغ مامانم ازگوشم بیرون نمیره

وقتی خبر فوت دایی م آوردن خونه بودیم (۳ هفته پیش فوت شد) چندروز قبلش همش خوابهای عجیب غریب در بارش میدیدم الان میفهمم تعبیرش چی بوده

کاش ادم فراموشی بگیره🙂من هیچ موقع بعد بابام حالم خوب نیس دگ اصلا اون صحنه هایلدم نمیره

خدا رحمتش کنه روحش شاد. پدر منم مرداد امسال فوت کرد یهو تو خونه حالش بد میشه در عرض چند دقیقه به بیمارستان هم نمی‌کشه.  من خونه خودمون بودم . خیلییییییییییییییی دلم براش تنگ شده خیلیییییییی زیاد

دقیقا منم قبل فوت مادربزرگم خواب میدیم که دندونام داره می‌افته بعد تعبیرشو نگاه کردم دیدم نوشته مرگ

یا اینکه خواب دیدم عموهام و بابام جلوی در خونه مادربزرگم ایستادن مردم میان تسلیت میگن

پدرم وقتی فوت کرد به همسرم زنگ زدن و خبر دادن ... همسرم گفت اماده شو بریم حال پدرت مساعد نیست ... هشت ساعت راه تا برسیم خونه ی پدریم ...  قرار بود اخر هفته بریم چند روزی کنارش باشم و بهش رسیدگی کنم اما دیر رسیدم ...😔