سر فرق گذاشتن بین عروسا و مهریه و خونه زدن برا اون عروس قهرم دوساله نرفتم کلی حرف بینمون زده شد و اینکه آخر حلش نکردن بچه دومم دنیا اومده و اومدن دیدن و البته پول کمی گذاشتن و گفتن فردا بیاین خونه ما نذری میپزیم شوهرم میگه بریم من میگم نه تو برو خسته شدم اصلا نمیتونم ببخشمشون