تو یه ساختمون نرید حتی اگه خوب باشن
برا من خوبن بدجنس نیستن ولی بازم من معذبم
نمیتونم خونه ام نامرتب باشه یهو ینفر میاد خونه
در رو‌نمیتونم باز نکنم میفهمن خونه ام
از همهههه رفت و‌امد ها خرید هام هممه چیم خبر دارن
بخدا حتی میدونن چن بسته گوشت و‌مرغ دارم
میخام برا خانوادم گاهی چیزی ببرم میترسم اینا تو راه پله منو ببینن
خانوادم راحت نیستن بیان خونه من خییلی کم میان
یه دعوا و سر صدا نمیتونم بکنم کل ساختمون میشنون
الان میخام یه عمل جراحی کنم مخفیانه ولی از اینا میترسم فورا میفهمن
واای کلا نیاید یجا
شرایطشو ندارید جا به جا بشید؟
چ عملی دارید
ولی بجاش از کرایه خونه اسباب کشی راحتی
دقیقا اصلا هیچی از زندگیت نمیفهمی.. برا عمل برو پیش مامانت
نرفتم همون اولش رفتم مستاجری
دقیقا من با چهارتا خواهر شوهرم و برادر شوهر و مادر شوهر تو یه مجتمع مسکونی بودیم
الان بین مون بحث پیش آمده با شوهرم آمدیم خونه بی بی شوهرم کل در و زندگیمون قفل کردیم فعلا آمدیم اینجا
چ عملی😁
حتی تو یک محله هم نباشید
خانواده شوهر هرچقدر خوب باشن دوست نیستن
من میگم ادم کم بخوره گرد بخوابه بره مستاجری
اما یه روزم بالا و پایین خونه خاندان شوهر نمونه
درکت میکنم عمیقا
۱۲ ساله دارم همینا رو میکشم
طبقه بالایی؟
وقتی خوده طرف خیلی مصمم میگه باید بریم طبقه بالای مامانم اینا چیکار کنیم
بعضیا عروس میارن کنار خودشون که تحت کنترل باشه
خدا رحمت کنه مادرمو شش تا دختر داشت تو روستا هم بودیم از همون اول با خانواده شوهر طی میکرد نباید کنارتون باشن
روحت شاد مادر اونقدر به فکرمون بودی
