2777
2789
عنوان

پسر یک سالم خیلی اذیتم میکنه خسته شدم 💔😭

| مشاهده متن کامل بحث + 345 بازدید | 41 پست
رو دادی عزیزم ی دادی میزد سلیطه بازی درست میشدسلیطه بازی همیشه جوابهبگو بچه رو میذارم میرم

نه گلم داد هم جواب نداد

تازه من کشوی یخچال افتاده بود روی پاهام انگشتم سیاه شده لنگ لنگون راه میرم دستشویی هم توی حیاطه با ۵ تا پله باز هم دلش نسوخت که بچه رو ببره 

تو ازدواج آدم باید شانس داشته باشه که منه سیاه بخت نداشتم 

بگم بچه هارو میزارم میرم خونه کی؟

خونه همون پدرمادر کثافتی که اینجوری شوهرم دادن

نه عزیزم بعضی آدما تو دنیا هیچ کسو جز خودشون ندارن

بالاخره یه روزی یه جایی میفهمی که:                    زندگی خیلی گوهههه...خیلیییی😑

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

واااا.... بچه داری همینه دیگه... یه خورده با نظم و برنامه ریز باش به همه کارهات میرسی... ماها که کار ...

بخدا اینجوری نگو قضاوت نکن بچه داریم تا بچه 

من از خدامه برم بیرون کار کنم نبینمش یه چندساعتی صدای گریشو نشنوم

من اطرافیانم خیلیا بچه کوچیک دارن یه نمونش خواهرشوهرم هروقت هرچی میگفتم میگفت بچه منم همینطوره ولی یه روز از ۱۲ ظهر تا ۷ شب اومد خونمون باهم با بچه هامون تنها بودیم ساعت ۳ ک شد دیگه اعتراف کرد میگفت واقعا دانا خیلی شره خدا بهت صبر بده 

بچه اون اروم تاب بازی میکرد غذا میخورد ولی بچه من از روی در و دیوار بالا میرفت همش یا باید دنبالش بدو ام یا باید سینم دهنش باشه ک اروم باشه

نه گلم داد هم جواب ندادتازه من کشوی یخچال افتاده بود روی پاهام انگشتم سیاه شده لنگ لنگون راه میرم دس ...

چقدرر ناراحت شدم 

انشاالله خدا دستت بگیره بلندت کنه

حیوونا هم رحم دارن این ادمیزاد چیه واقعا

نه گلم داد هم جواب ندادتازه من کشوی یخچال افتاده بود روی پاهام انگشتم سیاه شده لنگ لنگون راه میرم دس ...

ببین گلم منم شهرغریب کسی نبودکه حتی یکساعت بچمو نگه داره درعوض منت هیچ کس سرم نیست با بچه گواهینامه گرفتم با بچه کلاس آرایشگری رفتم الانم باخودم میبرم آرایشگاه تازه دارم با بچه ادامه تحصیل میدم باخودم میبرم سرجلسه امتحان الان5سالشه ازنوزادی همه جا باخودمه چون کسیوندارم اما جانزدم هیچوقت  شایدالان بگی شوهرت کجا بود سرکاره همش

ماازدلگیری روزهایمان به" شب" پناه میبردیم....                        وازدلتنگی شبهایمان به" روز " واینگونه بودکه تمام جوانی امان ؛  درناتمام یک "انتظار" تمام   شد
بخدا اینجوری نگو قضاوت نکن بچه داریم تا بچه من از خدامه برم بیرون کار کنم نبینمش یه چندساعتی صدای گر ...

قضاوت چیه.... بچه منم خیلی شیطوون اکتیو بود... خودم بچه شلوغ داشتم که میگم... ولی چاره ای نداری باید تحمل کنی... تازه فکر نک بزرگتر بشه بهتره... بچه بخصوص پسر بچه تا سن 10 -11سالگی هم شیطوون و پرتحرکه

وقتی شوهرت درک نداره نمی اوردی 

هر کجا هستم ، باشم ، آسمان مال من است . پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمين مال من است . چه اهميت دارد گاه اگر مي رويند قارچ هاي غربت ؟ من نمي دانم که چرا مي گويند : اسب حيوان نجيبي است ، کبوتر زيباست . و چرا در قفس هيچکسي کرکس نيست. گل شبدر چه کم از لاله ي قرمز دارد. چشم ها را بايد شست ، جور ديگر بايد ديد. واژه ها را بايد شست . واژه بايد خود باد ، واژه بايد خود باران باشد چترها را بايد بست ، زير باران بايد رفت .

وای کاملا میفهمم چی میگی . حالا فک کن پسره من هر دفعه هم که شیر میخورد محکم گازم میگرفت در حدی که خون میشد ، من دیگه ۲۰ ماهگی شیرش قطع کردم 

فقط باید صبر کنی بعضی بچه ها خیلی بدقلقن ولی به مرور بهتر میشه 


خدایا چنان کن که از چیزهای ارزشمند زندگیم ، جانم اولین چیزی باشد که از من میگیری ...
ببین گلم منم شهرغریب کسی نبودکه حتی یکساعت بچمو نگه داره درعوض منت هیچ کس سرم نیست با بچه گواهینامه ...

آره عزیزم شاید شوهرت بددل نیست 

ولی امان از وقتی که شوهر بددل داشته باشی که نزاره تا سر کوچه بری

تازه شما با یه دونه بچه تونستی 

من دوتا دارم یه سه ساله و یک یه سالونیمه

پشت سرهم از دو قلوها هم بدترن به معنای واقعی کلمه آدمو دیوانه میکنن چون بچه بزرگتر هنوز کوچیکه نمیدونه نوزاد چیه همش میزنتش

بالاخره یه روزی یه جایی میفهمی که:                    زندگی خیلی گوهههه...خیلیییی😑

آره عزیزم شاید شوهرت بددل نیست ولی امان از وقتی که شوهر بددل داشته باشی که نزاره تا سر کوچه بریتازه ...

بزرگ میشن حامی هم میشن نگران نباش فقط سعی کن حامله نشی که داغون میشی

ماازدلگیری روزهایمان به" شب" پناه میبردیم....                        وازدلتنگی شبهایمان به" روز " واینگونه بودکه تمام جوانی امان ؛  درناتمام یک "انتظار" تمام   شد
بزرگ میشن حامی هم میشن نگران نباش فقط سعی کن حامله نشی که داغون میشی

فک نکنم خیلی همدیگه رو میزنن همش درحال دعوا هستن فقط اعصاب خوردیو افسردگیش واسم مونده

بالاخره یه روزی یه جایی میفهمی که:                    زندگی خیلی گوهههه...خیلیییی😑

حقیقتا تقصیر بچه نیست تقصیر شوهر بیشعورته باید از همسر بودنت متنفر باشی به خود گرازش بگو وایسه خونه ...

نه شوهرم حقیقتا واقعا مرد خوبیه فقط یکم زبونش نیش داره یعنی بجز زبونش دیگه هیچ مشکلی نداره وگرنه بااینکه کارش سنگینه ولی وقتی میاد خونه کمک میکنه ولی خب غرش رو هم میزنه 

بیشتر تایم روز خونه نیست خب وقتی میاد بچمون هم خیلی باباییه فکرمیکنه از صبح هم همینجوری بوده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز