۷ ساله گواهینامه داشتم ولی رانندگی نمیکردم چندوقت پیش شوهرم کمک کرد دوباره یاد گرفتم الان سه چهار روزه بچه هامو صبحا میبرم مدرسه خودم تنها
امروز برام خیلی بد بود اول که دوسه بار خاموش کردم درحالیکه اصلا خاموش نمیکردم و کامل مسلط بودم به کلاچ و گاز و اینا
بعد رفتم یه خیابون جدید که مثلا نون بخرم بیام با شوهرم صبحانه بخوریم توقف که کردم دیدم جلوتر برم وایسم بهتره اصلا اصلا حواسم نبود داشتم میرفتم با ماشین چندمتر جلوتر وایسم یهو یه نیسان از بغلم اومد یعنی خدارحم کرد با فاصله ی چندسانتی متر رد شد ازم و یه بوق طولانی زد و رفت جلوتر وایساد خیلی عصبانی بود
داشتم از ترس میمردم گفتم الان داد و بیداد میکنه ابروممیره نمیدونم چی شد که رفت و بیخیال شد
حتی به شوهرمم نگفتم این قضیه رو ولی هنوز استرسش مونده باهام هی جلو چشممه اون صحنه