ما هم همین مشکل رو داریم نزدیک ۲۰ سال از ازدواج گذشته
و کنار همیم چندبار خواستیم خونه عوض کنیم نذاشتن تا این حد
اولا بیشتر وابسته بود ولی بعد به خاطر مسئولیت و مهربانی با پدر و مادرش اینکار رومیکنه
اگه یه روز نره مامانش زنگ میزنه و میاد و ناراحتی میکنه یعنی کل خوبیای شوهرم رو فراموش میکنه
و اینکه یه حرفی بزنم برا شماهایی که جوونتر هستید و اول زندگیتونه
خدا گفته انسان رو در سختی آفریدم یعنی اگه یه روزی همسرتون دیگه نره خونه مادرش و شما احساس خوشی و راحت بکنید مطمئن باشید سختی دیگری براتون پیش میاد چه بسا سخت تر
من دیگه ایرادی نمیگیرم میگم بذار سختی من این باشه
گاهی میگم چرا هرروز مادرش میاد ولی خودمو آروم میکنم میگم خدا میخواد اینجوری روحم جلا پیدا کنه .
ببخشید طولانی شد
البته اینا برا کسانی هس که مادر شوهر شوهر رو پر نمیکنه یا شوهر تحت تاثیر حرفای اونا قرار نمیگیره