از رفتارای مادرش معلوم بود! به نظرم بسپار به خدا و خودت رو نه مشتاق به طلاق نشون بده نه ترسیده از طلاق!
من ذره ای امید نداشتم بتونم ازش جدا بشم، فکر میکردم محکومم به اینکه باهاش ازدواج کنم، یروزی از خدا خواستم خودش کمکم کنه و در کمال ناباوری یه خودم اومدم دیدم توی مراحل طلاقم، بدون هیچ دردسری، اطرافیانی که از واکنششون میترسیدم همشون پشتم بودن و حمایتم کردن! نه من نه نامزدم نمیدونستیم چی شد که کار به طلاق رسید، یه قهر معمولی بود که خیلی راحت به طلاق ختم شد! پس بسپار به خدا اسی
با این کارت پیرش میکنی
مردا اول حدایی گرمن
بعد یه مدت میفهمن کی از دس دادن
اگه اون خانم خوب باش هرگز از ذهنس بیرون تمیر
پس ایقد خوب نباش روز اخر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز