بچم دو سالشه وقتایی که شوهرم داد می زنه سرم باباشو بوس می کنه که دیگه داد نزنه وقتایی دعوای شدید میره قایم میشه و هیچی نمی گه وقتایی که تو ناراحتی گریه می کنم اشکامو پاک می کنه و بلند می خنده تا منم بخندم. وقتایی که دلم شکسته و ناراحتم میاد بغلم می کنه و بوسم می کنه . دوس ندارم دعوا ببینه و روش تاثیر بذاره ولی تو خونه ما با اخلاقای همسرم اجتناب ناپذیره. نمی گم من هیچ تقصیری ندارم ولی خیلی با گذشتم اگر همسرم اشتباهی کنه خیلی راحت میگذرم ولی اون انگار منتظره تا من کوچکترین خطایی کنم و اوقات من و بچم رو زهر کنه . روحیم ضعیف شده نمی تونم یه مادر شاد برا بچم باشم و ازین بابت عذاب وجدان دارم. از بچه هاتون بگید یکم تو موقعیت های مشابه