من ۳ ساله با پارتنرمم و خانوادمون خبر دارن و هدفمون ازدواجه،
ریز و درشت همو خبر داشتیم ،واسش با اعتبار خودم کالا برداشتم، چقدر تو مراسمای مختلف مراعات کردم کادو ارزون گرفتم، چقدر رفتیم بیرون هیچی نخوردم هیچی نخریدم که بتونه پول جمع کنه زودتر به سر و سامون برسه بتونیم نامزد کنیم ،کل تابستون رفت سرکار و من نتونستم باهاش حتی حرف بزنم، فاصله داریم از هم چقدر 3 ماه و 6 ماه ندیدمش که پول جمع کنه نخواد بیاد،به من سختی داد و منم خیلی قناعت کردم و مراعاتشو کردم، جوری که مدام میگفت من ممنونتم،پول جمع میکرد که ماشین بخره، تابستون ۷۰ تومن خرج کرد، چند روز باهاش قهر بودم دیدم طلا خرید کرد دست مامانش واسش نگه داره😄 حالا دعوا کردیم بهش گفتم بدبختیارو من کشیدم طلا خریدی کردی دست مامانت؟ میگه مامانم بود عشقم کشید به لبخندش میرزید...همو بلاک کردیم🙂
، لباس نتونست واسم بگیره ناراحت بود من یجوری رفتار کردم که هیچ وقت شرمنده نشه، اینم لینک پیاماش قبل و بعد از دعوا https://s8.uupload.ir/files/screenshot_20250107_150025_telegram_orn2.jpghttps://s8.uupload.ir/files/screenshot_20250107_150608_telegram_vu1.jpghttps://s8.uupload.ir/files/screenshot_20250107_150021_telegram_u09z.jpg