2777
2789
عنوان

سه ساله کلفت خانواده شوهرمم

| مشاهده متن کامل بحث + 1413 بازدید | 95 پست
خودت دقیقا با اون زبونت خواستی حرص درار حرف بزنی خودت خواستی اینجوری باهات برخورد بشه برو بخون چیا ن ...

من حرف حرص درآری نگفتم که بدت بیاد 

اینجا کلی زنای متأهل هستن میگن مثلا ما طبقه بالا مادرشوهر زندگی میکنیم هر روز بدون در زدن میاد خونه مون😐 بهش میگم چرا بار اول واکنش نشون ندادی؟وقتی سکوت کنی و هیچی نگی میشه وظیفه ات. منم میخواستم برم طبقه بالا مادرشوهرم، بابام نزاشت.گفت جنگ اول به از صبح آخر 

الان بنظرت  اگه میرفتم اونجا میشد بلند بشم؟ قطعا نه 

الآنم اگه ناراحت شدی من معذرت می‌خوام چون من با اینکه سن زیادی ندارم ولی از این چیزا زیاد دیدم 


خدایا یا منو لاغر کن یا دوستامو چاق کن   
واقعا برای خانم خونه دار خیلی سخته تمام روز آشپزی کنه ،ما خودمون گاهی اوقات خسته میشیم ا زکارهای خون ...

ممنون عزیزم ک درک میکنی دقیقا حکم مهمون همیشگی رو‌داره مخصوصا ک سنشم بالاست و من نمیتونم باهاش احساس صمیمیت بکنم بینمون یجور احترام و سرسنگینی هست

اتفاقا نامزدم داره تو فامیلشون خودشم یکی دیگه رو میخواست یکی هم تو استینش داره تازه😑 ولی اقدامی نمیکنه سه تاشونم تو اب نمک مگه داشته حیرون اینن

نمیشه هم بهش اصرار کرد بعد میندازن گردنت

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

اخه من نظر نخواستم فقط دردودل کردم این حسمم ک همیشگی نیست نصفه شب فکروخیال کردم اومدم تاپیک زدم دلم ...

ببین درکت میکنم روحیت خیلی ضعیف شده حقم داریا خیلی زیاد‌ من خودمم نصف شب فکرو خیال ولم‌نمیکنه چشمام خابه ها اما نمیتونم بخابم. اون کاربر منظور بدی نداشته واقعا خدا نکنه ادما تو شرایط سخت قرار بگیرن. الهی که همیشه همه چیو ادم بتونه مدیریت و هندل کنه‌.بخدا من الان نمیدونم از کدوم فکرام و مشکلاتم برات بگم چون هر کسی یه دیدگاه و یه طرز فکری داره مثلا من از خودم بگم شما شاید نتونی تو فکرت جا بدی این همه مشکلمو اون خانوم کاربر از سر دلسوزی بت گفته به بدی نگف به دل نگیر شمام عزیزم.

انشالله برادرشوهرتم بختش باز بشه ختم نادعلی واسش بردار ۱۴ روز و هر روز بخون براش.تمومش شد باز نیت کن بخون.

از نت دانلود کن متنشم کوتاهه من خودم ازش خیلی معجزه دیدم

اینو گفتی یادم به یه چیزی افتاد این مدتی که دیگه من اون شهر نیستم خواهرشوهرم مادرشو نگه میداره،یه سر ...

خدای من😑 خیلی خوب گفتی مگر اون موقع کسی فکر میکرد ک تو داری چکاری انجام میدی چ لطفی درحقشون میکنی 

انگار عروس وظیفشه ولی خودشون پاره تنشون لطف‌میکنن اگه کاری بکنن 

ینی جدا شدی از شوهرت یا خونتو جدا کردی؟

از اون شهر اومدیم شهری که خونه بابامه 

شوهرم مدتی اینجا کار کرد چون شغلش آزاده دید همه مشتریاش و همه اعتبارش اون طرفه برگشت همونجا 

الآنم هرچی به من میگه برگرد گفتم من دیگه هیچوقت برنمی‌گردم اونجا 

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
اینا خونه خراب کنن واقعا. شوهرت نیومد باهات؟

اولش اومد،دید اینجا کاروبارش خوب نیس باید از صفر شروع کنه برگشت همونجا،به منم میگه برگرد بیا،همینجا تو خونه خودمون بشینیم،کنار هم باشیم ولی من نمیتونم دیگه برگردم تو اون شرایط 

تو اتاق بودی یهو میومدی بیرون تا یکی تو خونت نشسته،اینقدر خونه من بی در و پیکر بود 

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
از اون شهر اومدیم شهری که خونه بابامه شوهرم مدتی اینجا کار کرد چون شغلش آزاده دید همه مشتریاش و همه ...

خب از بس زخم خوردی ازشون حق داری چشمت ترسیده . اخه تنها بدون شوهرت زندگی میکنی میخای به هدفشون برسونیشون؟ برو دختر پیش شوهرت تا چششون دراد نهایتا یه قطع رابطه باهاشون میکنی اما از شوهرت دور نشو


اولش اومد،دید اینجا کاروبارش خوب نیس باید از صفر شروع کنه برگشت همونجا،به منم میگه برگرد بیا،همینجا ...

خب اینجوریم که نمیشه سرو پای زندگیت لخته 

ای بابا خدا بهترین موقعیتو واست فراهم کنه عزیزم

خب از بس زخم خوردی ازشون حق داری چشمت ترسیده . اخه تنها بدون شوهرت زندگی میکنی میخای به هدفشون برسون ...

اونا حوصله نگهداری مادرشوهرمو نداشتن،وقتیم که میخواستم بیام همشون میگفتن میخواد فرار کنه،خود مادرشوهرم گفت چون می‌خواین منو نگه ندارین دارین میرین درصورتی که من اونموقع اصلا قصدم این نبود،به شوهرمم گفتم من نگه میدارم ولی به اندازه خودم نه که جور بقیه رو هم من بکشم،خیلی پشت سرم حرف زدن که ول کردن رفتن و همه بارو انداختن گردن ما 

برگردم باز همون اوضاع غیرقابل تحمله

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز