2777
2789
عنوان

بیاین یه خاطره خنده دار بگم

173 بازدید | 29 پست

مامانم معلم بود و همیشه روز معلم یکسری ظروف مدیر کادو  می داد. 

عروسی خواهر زن عموم شد مامانم گفت ظرف مدیر و  کادو کنیم رونما ببریم ، حالا ظرفه جعبه نداشت. بابام رفت از تو انبار قوطی روغن لادن طلایی شش تایی رو آورد کرد توش و یه کاغذ کادو هم گرفت روش.

بعد شام نوبت اعلام رونما شد ولی خدا رو شکر فقط فامیلای درجه یک و دو رو اعلام کردن. 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خب خب

تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
خدانکشتت فکر کردم ادامه داره🤣🤣

مگه تموم شد

تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
نمیدونم بخدا😂😐

😂😂😂

تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
فک کن کادو رو باز میکردن و بدون اینکه داخلش ببینن می‌گفتن هدیه روغن🤣🤣

تا جعبه روغن بود بعد جعبه کادو شیشه ای می شد. ولی یادمه ظرف زیبایی بود اما نمی‌دونم چی بود فک کنم میوه خوری. 

مدیر معمولا کادوهاش خوب بود.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز