مامانم معلم بود و همیشه روز معلم یکسری ظروف مدیر کادو می داد.
عروسی خواهر زن عموم شد مامانم گفت ظرف مدیر و کادو کنیم رونما ببریم ، حالا ظرفه جعبه نداشت. بابام رفت از تو انبار قوطی روغن لادن طلایی شش تایی رو آورد کرد توش و یه کاغذ کادو هم گرفت روش.
بعد شام نوبت اعلام رونما شد ولی خدا رو شکر فقط فامیلای درجه یک و دو رو اعلام کردن.