الکی قهرنکن کبعدش کوچیکشی
من خودم میدونم طاقتم نمیاد اگه برم تو اتاق چشمم یسره ب دره یا گوشام تیره ببینم صداپاش میاد
چند باری جدا شدم دیدم نه فقط خودمو بیتاب میکنم مرداهمشون از خداشونه ی شب راحت بخوابن
امشب دعوا کردیم قهر
ولی یک تشک انداختم بالشتا کنار هم اونم تو خواب حالیش نیست دستشو میندازه روم صبحم انگار چیزی نشده دیشب