منو خواهر شوهرم بی نهایت صمیمی هستیم ازم دوسال بزرگترها ولی اصن تفاوتی نمیبینم
خیلی خیلی دوسش دارم از خواهرم هم بیشتر ولی بهرحال همه حرفی رو پیشش نمیگم
منو اون خیلی ارتباطمون زیاد بود چون عقدم و خانواده همسرم کلی ازم دورت تلفنی بیشتر ارتباط داشتیم هر روز تلفنی صحبت میکردیم
حالا همسرم اوایل بهم میگف دوس دارم فقد مال خودم باشی فقد ارتباطات با من انقد عمیق باشه منم گفتم خواهرت از خاهرمم عزیزتره و ارتباطمون حد نرماله همسرمم زیاد نمیتونست روزا باهام در ارتباط باشه
خلاصه زده گوشی خواهر شوهرمو خراب کرده الان چند روزه ب زور پیام میده با گوشی بقیه هم خیلی نمیتونه صحبت کنه باهام به هرحال بقیه ام کار دارن بنده خدا نمیدونه شوهرم گوشیو خراب کرده خیلی دلم براش تنگ شده همسرم ب شدت حسوده نمیدونم چیکارش کنم