خواهرم تو سن ۱۷ سالگی بچه اش به دنیا اومده الان بچه اش ۴ سالشه میگه اصلا حس مادری ندارم به بچه حس میکنه خیلی ناکافی و لیاقت مادر بودن رو نداره اعصابش خیلی ضعیفه رفتار خوبی با بچه اش نداره دست خودشم نیست خیلی زود پشیمون میشه و گریه میکنه که رفتارش با بچه اش بد بوده ولی هر چی تلاش میکنه به بچه اش نزدیک تر بشه با وجود شیطونی های بچه بازم همون روند قبلی رو پیش میگیره ، بهم گفت حس میکنم بچه ام خیلی قراره عقده ای بشه از دست این پدر و مادر ، نمیدونم چیکار کنم چی بهش بگم فقط میگه مثل بقیه مادرا حس مادرانه ندارم ، همیشه وقتی محبت بین بقیه ی مادرا و بچه هاشون رو میبینه حسرت میخوره چیکار کنه رابطه اش با بچه اش خوب باشه
تنها خواستم از خدا اینه هیچوقت منو دخترم از هم جدا نشیم خدای مهربان من ♥️♥️🙏🏻♥️🙏🏻خدای مهربونم شادی و سلامتی و ی دل خوش نصیب همه مردم کن منو خانوادمم همینطور بتونم درکنارشون لحظه های زیادی باشم با دل خوش سلامت ای خدا مهربان ☘️💚خودت میدونی همچیو .......دخترم از خدا میخوام تا همیشه من و تو کنار هم باشیم نه من بدون تو نه تو بدون من الهی آمی❤🌱💚عزیزامو سپردم به خودت خداجونم🌻
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نمیدونم. دیدم کسایی که تو سن پایین بچه دار شدن اینطورین. الکی میگن سن بره بالا آدم اعصابش ضعیف میشه. خواهر بزرگه منم اینطور بود و الان که بچه ش ۲۵ سالشه میگه خودم تو بچگی بچه اوردم نه اون بچگی کرد نه من چیزی فهمیدم. بعدشم دیگه اعصابی برای بچه نداشت چون اون زمانیکه تکلیفش با خودش و زندگیش مشخص نبود بچه اورد.
من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄
نمیدونم. دیدم کسایی که تو سن پایین بچه دار شدن اینطورین. الکی میگن سن بره بالا آدم اعصابش ضعیف میشه. ...
آخه بیشتر تقصیر شوهرش بود خواهرم دقیقا طبق ما عادت ما بچه اش رو آزاد گذشته بود ولی شوهرش خیلی به بچه سخت گیری میکرد خواهرمم رو مثل خودش کرد ، دلم میخواد یه کتاب بهش معرفی کنم شاید به خودش بیاد ولی نمیدونم چی
آخه بیشتر تقصیر شوهرش بود خواهرم دقیقا طبق ما عادت ما بچه اش رو آزاد گذشته بود ولی شوهرش خیلی به بچه ...
در مورد بچه داری من کتاب شادترین کودک محله رو دوست داشتم. البته برای ۱۰ ماه تا ۴ ساله
والدین سمی
و برای خودش نیمه تاریک وجود
من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄