این اخلاق ومادر شوهر منم داشت صب ساعت شیش در میزد پاشید
نصف شب میرفتیم بیرون میگفت فلان موقه صدا در اومد چکار میکردید
یبار بار وسط جمع با خنده گفتم وایی تو حتما باید امار همه چی ما داشته باشی خو بتوچه سرت به کار خودت باشه
بدش اومد گفت اصلا به من چه
دیگه نپرسید