بچها بیرحمترین موجودات روی زمین هستن

باشه . اگه دوست دارید منم حرفی ندارم انشالله اجرتون با سالار شهیدان ، این کار خیرت پیش خدا هیچوقت گم نمیشه عزیزم و انعکاس کارت حتما به خودت بازمیگرده،

۵۸۹۲۱۰۱۴۷۰۴۷۹۷۳۰ فرحناز نوروزی

شرمنده عزیزم بسکه دلم پر بود نوشتم بلکه خالی شم اما متاسفانه خیلی کاربرا کامنت گذاشتن و ناراحت شدن و گریه کردن خیلیا اذیت شدن و خاطره ی تلخ امروز تو ذهنشون موند بهر حال شرمنده اگه باعث آزارتان شدم، مادرم دیده پدرم پیر شد و ناتوان نمیتونست پرستاریش کنه میگفت همش آب میخاد خودشو خراب میکنه نصف شبا زجه و ناله میکنه نمیزاره بخابیم چون پدرم شدیدن زخم بستر گرفته بود و گوشت و پوستش آب شد و زخم استخوناشو زد بیرون تا از دنیا رفت

اجرت با خدا ، از پدر آسمونیم این پنجشنبه ک رفتم سر خاکش میخام برات دعا کنه قطعا دعاش مستجاب میشه چون خیلی زجر کشیده بود، اسمتو بهم. بگو

خدا عاقبت مادر صبورتو ختم به خیر کنه. آره پدرم گریه میکرد بخاطر یه لیوان آب یا بخاطر یه دسشویی رفتن هر چقدر برادرمو صدا میزد برادرم خشونت می‌کرد و بهش اعتنا نمیکرد، خیلی پدرمو زجر دادن ما هم دو سه ماهی یبار میرفتیم بچه ی کوچیک داشتیم مامانم با خواهرم راهمون نمیدن تا می‌خواستیم آبش بدیم میگفتن اینقدر آبش نده جیش میگیره و از این حرفا که ...

اجرکم عندالله 

ایزی لایف هم گرون بود خانوادم بضاعت مالی نداشتن، حقیقتا خودشون تو نون شبشون موندن ، آره واقعا دنیا دارمکافاته از هر دستی بدی از همون دستم پس میگیریم باید خیلی مراقب باشیم،لازمه ی قدر دانی از داشته هایمان گاهی از دست دادن آنهاست وقتی پدرمو از دست دادم تازه فهمیدم فقط سایه و نفس گرمش که کنج خونه خوابیده بود به دنیا می ارزید ولی خیلی دیر بود کاشکی دنیا گاهی اینقدر ب بعضی آدما سخت نمی‌گرفت حتی عاقبت فرعون و یزید و شمر هم مثل پدر عزیز من نشد 

مرسی خانم جان،انشالله خدا همه رفتگان شما رو قرین رحمت و مودت قرار دهد

ببخشید ناراحتتون کردم،خیلی کاربرا غمگین شدم واقعا متاسفم..

مادرم نمیدونم چرا اینقدر پدرمو میزد با چوب داغش میکرد میگفت این چیه افتاده کنج خونه نمیمیره هیجا نمیتونم برم باید تر و خشکش کنم میگفت خسته ام از پرستاریش